Thursday, August 27, 2009

hAtE 3

يه روز صبح بود كه از خواب پاشدم.....سرم يكمي گيج بود......ديدم كسي خونه نيست.......داشتم به اين فكر مي كردم كه شايد همه خونوادم مرده باشن .تو ذهنم داشتم چرخ ميزدم.به اين فكر كردم كه شماره ي اون دختري رو كه دوسش دارم رو دارم.بهش زنگ زدم......كسي جواب نداد.دوباره زدم.... دفه چهارم بود كه خواهرش بر داشت.....اون از رابطه ما خبر داشت.....جز يه الو هيچي نگفت.....
منم هر چي ازش ميپرسيدم كه ........ كجاست و چرا حرف نمي زنه هيچي نگفت.......
يهو زد زير گريه......ديگه واقعا نگران بودم .گفتم چي شده.گفت:she is dead.......
نمی دونم چه دلیلی داشت که اینگیلیسی گفت.اما رو من خیلی بیشتر از اونی که فکر می کردم  تاثیر گذاشت......شاید ۱ دقیقه ای طول کشید تا تونستم نفس بکشم.....یهو متوجه شدم که اشکام بد جوری سرازیر شده.اخه اون مرده بود.عشقم مرده بود.می فهمی یکی یه دونم.......یهو یاد آهنگ چیزی نیست که... اوفتادم:
چیزی نسیت که بخوام بگم .راهی نیست که بخوام برم .رازی نیست بخوام بدونم.چیزی نیست که بخوام لمس کنم .برای رفتن حاضرممممممممممممم..............
بی اختیار به طرف حموم راه افبادم.بد جوری تلو تلو می خوردم....یادمه چند دوری دوره خونه رفتم تا تونستم دو چیز رو با هم تو ذهنم جمع کنم:۱ حموم کجاست ۲من اونجا چیکار دارم
تیغ و بر داشتم.یه نفس عمیق کشیدم....در حالی که داشتم اشک میریختم .گفتم عزیزم دارم میام...
دوباره با هم میشیم.دیگه تنها نیستیم.....اما بلافاصله یادم اومد که من به چیزی اعتقاد ندارم.....
ولی تصمیممو گرفته بودم.....تا تیغ و گذاشتم رو پستم ایفون زنگ زد.....اه اه.نمی خواستم جواب بدم اما بد جوری داشت رو ذهنم رژه میرفت....
-بله   (با ناله)
-منم(یه خانمی بود)
-شما؟
-مامانتم.باز کن دیگه
-.................(تنگی نفس شدید)
-کجایی.باز کن !!!!!!!
آره تازه یادم اومد که من تو رویا بودم.تازه یادم اومد که عشقی نداشتم.تازه یادم اود تمام بد بختامو.تازه یادم اومد که تنهااااااام.می خواستم بزنم زیر گریه.اما تماما خیس گریه بودم.تیغ و تو دستم دیدم.......

2 comments:

Unknown said...

لعنت به هر چی عشق و یا نفرته
لعنت
که باید هممون یه جوری در این تن
بکشیم
همین

49 said...

سلام رفیق ! نوشته ات رو که خوندم یک دور کامل تمام فحش هایی که تو ذهنم داشتم حواله این زندگی کردم که ما فقط داریم توش جون می کنیم واسه لحظه ای دوست داشته شدن !برای قدری مهربانی معشوق !1

Post a Comment